درک کارکنان از محیط کار خود خیلی با اهمیت است چرا که را درک کردن آنها باعث خواهد شد تا رضایت و عملکرد بهتری داشته باشند، لذا هدف از این پژوهش، طراحی مدلی ساختاری پیشآیندهای درک کارکنان از رفاه محیط کار با تاکید بر هوش مصنوعی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 129 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه را شامل میشود. که با استفاده از فرمول کوکران 97 نفر با روش تصادفی ساده بهعنوان نمونه برای نیمه دوم سال 1402 انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استانداری است که در این زمینه وجود دارند. روایی (محتوا، همگرا) و پایایی (ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامهها با توجه به نرمافزار Smart-PLS حاکی از آن هستند که ابزارهای اندازهگیری از روایی و پایایی خوبی در سطح 95 درصد برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که میزان تأثیر مستقیم درک فرصت هوش مصنوعی بر درک کارکنان از رفاه محیط کار برابر 358/0، میزان اثر میانجیگر یادگیری غیر رسمی در محل کاربرابر 40/9 و تعدیلگر ادراک ریسک بیکاری برابر 56/2 و 98/2 بود. دانشگاه میتواند با برنامههای آموزشی در حوزه هوش مصنوعی و ترویج یادگیری غیر رسمی، درک اعضای علمی از رفاه محیط کار را افزایش دهد. همچنین، ارائه اطلاعات و تقویت همکاری و ارتباطات اعضای علمی میتواند ادراک ریسک بیکاری را کاهش داده و رفاه محیط کار را تقویت کند.