هدف پژوهش حاضر کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی بر اساس میزان یادگیری و پذیرش هوش مصنوعی و رهبری دیجیتال با میانجیگری نگرش و مقاصد رفتاری هوش مصنوعی بود. پژوهش باتوجهبه هدف، کاربردی و باتوجهبه نحوه گردآوری دادهها از نوع پژوهشهای توصیفی همبستگی بود. در همین راستا، جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اساتید دانشگاه سمنان (سال تحصیلی ۱۴۰۳- ۱۴۰۲) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقهای 200 نفر وارد پژوهش شدند و پرسشنامههای یادگیری و پذیرش هوش مصنوعی، رهبری دیجیتال، نگرش هوش، مقاصد رفتاری هوش مصنوعی و کاربرد هوش مصنوعی را تکمیل کردند. اعتبار پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب (۸۱/۰)؛ (۹۱/۰)؛ (۸۹/۰) ؛ (۷۳/۰)؛ (۸۳/۰) و (۸۶/۰) بود. برای تحلیل دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. میان میزان یادگیری و پذیرش هوش مصنوعی، رهبری دیجیتال، نگرش و مقاصد رفتاری با کاربرد هوش مصنوعی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. یادگیری هوش مصنوعی به صورت مستقیم و نیز با میانجیگری نگرش و مقاصد رفتاری بر کاربرد هوش مصنوعی اساتید اثر معناداری دارد. پذیرش هوش مصنوعی با میانجیگری نگرش و مقاصد رفتاری بر کاربرد هوش مصنوعی اساتید اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. رهبری دیجیتال به صورت مستقیم بر کاربرد هوش مصنوعی اساتید اثر معناداری دارد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت نگرش هوش مصنوعی در افزایش مقاصد رفتاری هوش مصنوعی و به تبع آن افزایش کاربرد هوش مصنوعی در آموزش عالی دارد.